به گزارش صدای ایرانیان، و به نقل از یک منبع نزدیک به خانواده هیوا فولادی، مدیر مسول سایت خبری “شارنیور” به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گف که او روز شنبه ۱۹ مهرماه با قرار وثیقه ۲۵ میلیون تومانی از زندان شهرستان سقز آزاد شده است. این مدیر مسول روز پنجشنبه ۱۷ مهرماه به دنبال احضارش به دادگستری شهرستان سقز بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود. هیوا فولادی همچنین عکاس و طنز نویس است و  در سال ۱۳۹۲عضو ستاد حسن روحانی در زمان انتخابات ریاست جمهوری بود.

این منبع نزدیک به خانواده در خصوص علت احضار و بازداشت این مدیر مسول به کمپین گفت: «در هفته ای که به نام هفتۀ نیروی انتظامی نامگذاری شده بود سایت شارنیوز یک مطلب انتقادی در مورد عملکرد نیروی انتظامی در شهرستان سقز منتشر کرد. در این مطلب با تیتر “آیا مردم از عملکرد نیروی انتظامی راضی هستند؟” نوشته شده بود «علیرغم ادعاهای مسولان نیروی انتظامی شهرستان، مردم به دلیل افزایش ناهنجاری ها و مشکلات امنیتی در سقز از نیروی انتظامی چندان خرسند نیستند.»

این منبع ادامه داد: «همان روز نیروی انتظامی با اعضای سایت تماس گرفته و خواسته بود تا مطلب را از روی سایت بردارند وگرنه شکایت خواهند کرد. این مطلب فقط ده ساعت روی سایت بود و پس از تماس بلافاصله برداشته شد، اما متاسفانه نیروی انتظامی از مدیر مسول شکایت کرد. هیوا به دنبال احضارش به شعبه یک دادگاه دادگستری شهرستان سقز روز پنجشنبه به آنجا رفت و فکر می کرد که برای پاسخگویی احضار شده اما همانجا دستگیر و به زندان منتقل شد.»

سایت خبری شارنیوز برای اولین بار در دوره ریاست جمهوری خاتمی در شهرستان سقز به راه افتاد اما در اولین سال ریاست جمهوری احمدی نژاد به دلیل فشارها بسته شد. این سایت مجددا پس از آغاز ریاست جمهوری حسن روحانی فعالیت خود را آغاز کرد. از زمان ریاست جمهوری حسن روحانی تا کنون سه بار هیوا فولادی، مدیر مسول این سایت و چهار بار عرفان شریفی، سردبیر این سایت به اتهام تشویش اذهان عمومی و سیاه نمایی از طریق انتشار مطالبی در سایت به دادگاه احضار شده اند. هیوا فولادی در سومین احضارش به دادگاه در روز ۱۷ مهرماه بازداشت و روانه زندان شد.

این منبع به کمپین گفت: «بخش زیادی از مسولان استان کردستان پس از دولت جدید تغییر نکرده و همان مدیران منصوب دوران احمدی نژاد باقی مانده‌اند، کسانیکه چندان مایل به انتقاد نیستند و با انتشار هر مطلب انتقادی ناراحت می شوند و شکایت می کنند.»